درد سرازير مي شود
در صبر کهنه ي من
و من ميميرم تا شايد
دوباره متولد شوم
وصبرم جان تازه اي بگيرد
ومن طعم تلخ درد را دوباره عاشقانه بچشم
تو سرود مرگ را مي خواني
ومن گرم مي شوم
و سرد ميشوم
و...
:: بازدید از این مطلب : 1977
|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6